ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اعتراف تلخ پدر به قتل پسر معتاد
گروه حوادث / مرد میانسال که 5 ماه قبل پسر معتادش را به قتل رسانده و جسدش را در یک کانال آب رها کرده بود سرانجام در بازجوییهای پلیسی لب به اعتراف گشود.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، روز دوم فروردین امسال مردی با مراجعه به اداره پلیس از ناپدید شدن پسر 33 سالهاش خبر داد و گفت: پسرم راننده تاکسی اینترنتی بود اما از دیروز که از خانه خارج شده دیگر برنگشته و خبری از او نداریم.
در حالی که ردیابیها از سوی مأموران پلیس غرب استان تهران برای یافتن ردی از پسر جوان آغاز شده بود روز هشتم فروردین مأموران جسد پسر جوانی را درون کانال آبی در شهریار پیدا کردند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و تطبیق مشخصات با پسر جوانی که ناپدید شده بود هویت وی شناسایی و مشخص شد وی همان پسر گمشده است.
سرهنگ بهروز کریمخانی رئیس پلیس آگاهی فرماندهی غرب استان تهران در تشریح این خبر به «ایران» گفت: بلافاصله تحقیقات از خانواده این پسر که بهطرز مرموزی به قتل رسیده بود آغاز شد اما به سرنخ مهمی نرسیدیم. این در حالی بود که با گذشت 5 ماه از این ماجرا و در بازجوییهای متعدد از پدر خانواده متوجه تناقض گوییهای وی شده و سرانجام دستور بازداشت مرد میانسال صادر شد. وی که همچنان منکر اطلاع از قتل پسرش بود سرانجام لب به اعتراف گشود و راز این جنایت را برملا کرد.
یونس 54 ساله در اعترافاتش گفت: پسرم رامین تحصیلکرده و فارغالتحصیل رشته مهندسی معماری بود. اما پساز اینکه گرفتار اعتیاد به مواد مخدر شد و شیشه میکشید رفتارش غیر عادی شده بود همیشه در خانه با من و مادرش درگیر بود حتی ما را تهدید به مرگ میکرد. بههمین خاطر تصمیم گرفتیم او را نزد یک روانپزشک ببریم. مدتی تحت درمان بود اما بهخاطر اعتیادش دیگر ادامه نداد. او راننده تاکسی اینترنتی بود اما اعتیاد خیلی او را تغییر داده بود و رفتارش گاهی بسیار خطرناک و تهدیدآمیز میشد. یک شب او مرا برای صرف شام به رستوران دعوت کرد زمان برگشت با هم جروبحثمان شد درگیری بالا گرفت من یک سنگ از زمین برداشتم و در تاریکی شب به طرف او پرتاب کردم سنگ به سرش خورد و او روی زمین افتاد فکر نمیکردم با پرتاب یک سنگ پسرم بمیرد واقعاً قصد کشتن فرزندم را نداشتم. نمی دانستم چکار کنم از ترس تمام بدنم یخ زده بود جسد پسرم را برداشتم و با خودروی خودش به نزدیکترین کانال آب در محدوده شهریار بردم و همانجا رهایش کردم تا راز قتل پنهان بماند. فردای آن روز هم خودم به اداره پلیس رفتم و موضوع گم شدنش را خبر دادم.
وی در ادامه گفت: 5 ماه است که با عذاب وجدان شدیدی زندگی میکنم اما دیگر تحمل ندارم مرا مجازات کنید تا راحت شوم.
پساز اعترافهای متهم او بازداشت شد تا پس از پایان مراحل تحقیقات روانه زندان شود.
توبه سارق مسلح برای نجات از اعدام
گروه حوادث/ سردسته باند سرقت مسلحانه از طلافروشیهای پایتخت که محکوم به مرگ شده است با ارسال نامهای به کمیسیون عفو و تخفیف مجازات محکومین خواهان نجات خود از اعدام شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این مرد تبهکار که از سال 91 اقدام به سرقتهای مسلحانه و سریالی از طلافروشیهای پایتخت کرده بود به همراه اعضای باندش در اسفند همان سال دستگیر شد.متهمان که مهدی 36ساله، جعفر41ساله و عباس 30ساله بودند به سه فقره سرقت مسلحانه اعتراف کردند و از آنها دو قبضه اسلحه جنگی کلاشنیکف به همراه پنج عدد خشاب، دو قبضه اسلحه جنگی از نوع کلت کمری، یک قبضه اسلحه جنگی از نوع برنو، سه عدد مین جنگی ضدنفر، صدها تیر جنگی و... کشف شد. متهمان در ادامه تحقیقات عنوان کردند که نقشه سرقت از یک صرافی در خیابان کریم خان را داشتند که قبل از اجرای آن دستگیر شدند.
در ادامه بررسیها، کارآگاهان دریافتند که سارقان مسلح شهریور سال 91 در منطقه بلوار ابوذر به زن جوانی که 116 سکه خریداری کرده بود، حمله کرده و سکههای او را سرقت کرده بودند. سابقه کیفری آنها نیز نشان میداد که مردان خشن به اتهام جرایم مختلف ازجمله سرقت منزل، حمل و نگهداری موادمخدر و کیف قاپی به زندان رفته بودند. آنها آخرین بار به خاطر کیف قاپی به 10 سال حبس و رد مال 350 مالباخته محکوم شده بودند.
محاربه برای متهمان خشن
با اعتراف متهمان به سرقتهای مسلحانه، اظهارات شاهدان و مالباختگان، تحقیقات قضایی و پلیسی و بازسازی صحنه سرقتها، بازپرس پرونده برای مردان خشن اتهام محاربه و افساد فی الارض در نظر گرفت و بدین ترتیب پرونده آنها برای صدور حکم به دادگاه انقلاب ارجاع شد.
قاضی دادگاه انقلاب بعد از محاکمه متهمان، مهدی را به اعدام محکوم کرد و همدستانش به حبس محکوم شدند این حکم توسط قضات دیوانعالی کشور مورد تأیید قرار گرفت. با تأیید این حکم مهدی، سردسته باند به اعدام در ملأعام محکوم شد و قرار بود که صبح چهارشنبه دوم دی سال 94 اجرا شود اما این اعدام با توبه متهم در شب اجرای حکم متوقف و قرار شد پس از بررسی توبهنامه، تصمیم نهایی درباره این پرونده گرفته شود.
دومین توبه نامه
با گذشت 5 سال از این ماجرا و در حالی که توبه نامه او مورد پذیرش قرار نگرفته بود پرونده مرد جوان بار دیگر به دادسرای امور جنایی پایتخت فرستاده شد. اما او برای دومین بار با نوشتن نامهای ضمن ابراز پشیمانی و بیان اینکه 8 سال در زندان بوده تقاضای بخشش کرد تا بتواند آزاد شود.
بدین ترتیب این توبه نامه از سوی دادیار اجرای احکام دادسرای امور جنایی به کمیسیون بخشودگی ارسال شد تا بررسی و مشخص شود که وی صلاحیت بخشش را دارد یا خیر؟
گفتوگو با متهم
یک بار تا پای چوبه دار رفتی و حکم اجرا نشد چرا؟
دو روز قبل از اجرای حکم تولد امام زمان بود و نذر کردم که اگر توبه ام پذیرفته شود و مرا اعدام نکنند دور کارهای خلاف را خط میکشم و تا آنجایی که بتوانم به مردم کمک کنم. شب قبل از اجرای حکم با خانوادهام آخرین ملاقات را داشتم و خودم را برای اجرا آماده کرده بودم اما خدا حرفم را شنید و حکم اجرا نشد.
واقعاً توبه کردهای؟
بله اگر از زندان آزاد شوم اسم کار خلاف را هم نمیآورم فقط میخواهم بدرستی کار کنم و بالای سر دخترم باشم.
قبل از سرقت چه کار میکردی؟
من یک موتورسوار حرفهای هستم قبلاً در شهربازی کار میکردم.
همدستانت چه سرنوشتی پیدا کردند؟
یکی از آنها که چندین سال قبل در زندان فوت کرد و دیگری هم همچنان حبسش را میکشد.
کلاهبرداری به بهانه دریافت نذورات شرعی
گروه حوادث / این روزها با توجه به شیوع کرونا در کشور و رعایت توصیههای بهداشتی مسئولان محدودیتهایی را برای انجام مراسم قربانی کردن دام و پخش نذورات در نظر گرفتهاند اما در همین رابطه برخی افراد شیاد و کلاهبردار نیز دست به کار شدهاند تا از این فرصت به نفع خود بهره برداری و به بهانه دریافت نذورات و کمک به نیازمندان سوءاستفاده کنند.
سرهنگ رامین پاشایی، معاون اجتماعی پلیس فتای ناجا ضمن هشدار به مردم گفت: همزمان با نزدیک شدن به عید سعید قربان و نظر به اجرای توصیههای بهداشتی و آموزشی مسئولان بهداشتی کشور در خصوص نحوه عرضه دام در کشور و محدودیتهای تعیین شده در این موضوع، کلاهبرداران سایبری با سوءاستفاده از شرایط موجود در کشور نسبت به انجام تبلیغات مختلف در بستر شبکههای اجتماعی مبنی بر دریافت نذورات برای یاری رساندن به نیازمندان در حال فعالیت مجرمانه هستند.
این مقام انتظامی در تشریح شیوه کار این مجرمان سایبری بیان داشت: کلاهبرداران با طراحی سایتهای جعلی و دروغین بهعنوان مؤسسات و سازمانهای شناخته شده و معتبر؛ با اعلام شماره حسابهای شخصی، متقاضی واریز وجوهات به این گونه حسابها هستند و با ترفند خیرین و راهاندازی صفحات شخصی در بستر شبکههای اجتماعی و پیام رسانها و سوءاستفاده از نام و اعتبار افراد مشهور و شناخته شده در کشور از جمله هنرمندان، ورزشکاران و افراد سرشناس کشور با انجام مهندسی اجتماعی نظیر تحریک احساسات هموطنان و تهیه کلیپهای تصویری شامل فیلم و عکس از نیازمندان، محرومان و خانوادههای کم بضاعت مدعی دریافت وجوه نذورات به منظور کمکرسانی به افراد آسیبپذیر و نیازمند میشوند.
معاون اجتماعی پلیس فتای ناجا گفت: با تجزیه و تحلیل اجرایی این گونه فرآیندهای کلاهبرداری و پروندههای قضایی به پلیس فتا مشخص شد که اینگونه فعالیتها در فضای مجازی، اغلب با هدف سودجویی انجام میپذیرد و بهعنوان نمونه در یکی از استانهای جنوب شرقی کشور، فردی که مدعی خدمترسانی به خانوادهای نیازمند و دارای بیمار صعبالعلاج بود، با دریافت وجوهات مختلف از خیرین مبلغ 15 میلیارد ریال کلاهبرداری کرده بود که با هوشیاری همکاران پلیس فتا مورد شناسایی قرار گرفت و تحویل مراجع قضایی شد.
این مقام مسئول به هموطنان توصیه کرد: در صورت تمایل به نذورات نقدی یا غیر نقدی خود، حتماً از طریق مؤسسات مجاز و شناخته شده که از طریق رسانهها و خبرگزاریهای رسمی و معتبر اطلاعرسانی میشود مراجعه کنند و در صورت مشاهده و گزارش موارد مشکوک یا نیاز به دریافت مشاوره و راهنمایی با مراجعه به سایت رسمی پلیس فتا به نشانی www.cybrpolice.ir بخش مرکز امداد و فوریتهای سایبری یا از طریق شماره تماس 096380 میتوانند با پلیس فتا در ارتباط باشند.
گذشت پدر و مادر از گناه فرزند
گروه حوادث/ پسری که در جریان درگیری خانوادگی برادرش را به قتل رسانده بود، با رضایت پدر و مادرش از مجازات قصاص رهایی یافت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این حادثه شامگاه 27 تیر در خانهای واقع در تهران رخ داد و پسر 25 سالهای به نام امیر که از ناحیه گردن مجروح شده بود پس از انتقال به بیمارستان جان باخت. در تحقیقات اولیه خانواده مقتول به پلیس گفتند که پسرشان از سوی فردی ناآشنا به قتل رسیده است. اما در ادامه تحقیقات از آنجا که اظهارات خانواده امیر برای بازپرس مصطفی واحدی متقاعدکننده نبود، احتمال جنایت خانوادگی مطرح شد. با حضور تیم جنایی در محل آنها سرنخها و مدارکی بهدست آوردند که نشان میداد امیر در خانه به قتل رسیده است. بدینترتیب بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بازداشت برادر امیر به عنوان نخستین مظنون پرونده را صادر کرد.
برادر مقتول که در تحقیقات اولیه منکر قتل بود درنهایت به جنایت اعتراف کرد و گفت: نمیخواستم برادرم را به قتل برسانم. او مدتی قبل به خاطر فروش مشروبات الکلی به زندان افتاد و با شیوع کرونا از زندان مرخصی گرفت. بعد از آزادی به کارهای خلافش ادامه داد و مدام سر این موضوع که ما او را لو دادهایم دعوا راه میانداخت. شب حادثه نیز امیر با پدرم دعوا و او را تهدید کرد، من برای ترساندن او و دفاع از پدر و مادرم چاقویی را به سمتش پرتاب کردم که چاقو به گردنش اصابت کرد.با اعتراف متهم جوان به جنایت، به دستور بازپرس جنایی او روانه زندان شد. در ادامه بررسیها روز گذشته پدر و مادر امیر به دادسرای جنایی رفته و از قصاص پسرشان گذشت کردند. آنها اظهار داشتند که یک فرزندشان را از دست دادهاند و دیگر نمیخواهند پسر دیگرشان را هم از دست بدهند. زوج میانسال که شاهد جنایت بوده ادعا کردند که پسرشان تنها برای دفاع از پدرش چاقو را پرتاب کرده و قصد قتل نداشته است. بدین ترتیب پسر جوان از قصاص رهایی یافت و با تکمیل تحقیقات پرونده او به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع میشود تا از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
شهادت سرباز هنگ مرزی
گروه حوادث / سرباز هنگ مرزی پیرانشهر هنگام گشت در مرز پیرانشهر به شهادت رسید.
سردار حسین خانی فرمانده مرزبانی آذربایجان غربی با تأیید این خبر به باشگاه خبرنگاران گفت: افشین آشناور سرباز هنگ مرزی پیرانشهر در حین گشتزنی، کمین و انجام مأموریت محوله در منطقه مرزی پیرانشهر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.وی اهل گیلان بود و پیکر این شهید صبح روز دوشنبه برای تشییع به زادگاهش فرستاده و بدرقه شد.
معمای جنایت شبانه در قلعه نو افلاک
گروه حوادث / پسرجوان که چند سال قبل از اتهام قتل عمد دوستش تبرئه شده بود بار دیگر به اتهام قتل پسری جوان در یک درگیری پای میز محاکمه ایستاد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، عصر دهم مهر سال 97 در یک درگیری جمعی در منطقه قلعهنو افلاک پسری بهنام کیان 24 ساله با چاقو زخمی شد و جان باخت. برادر کیان بهنام حامد به مأموران گفت: درگیری به خاطر فروش یک موتور سیکلت بود یکی از دوستان من بهنام ناصر موتور سیکلتی به جوانی بهنام یاسر فروخته بود اما او شبانه به همراه برادرش و دوست صمیمی اش سیروس که به تازگی از زندان آزاد شده بود بر سر تحویل مدارک موتور مقابل یک گاوداری با برادرم و دوستانم درگیر شده و برادرم را کشتند.
با اطلاعاتی که برادر قربانی به پلیس داد سیروس بهعنوان قاتل شناسایی و بازداشت شد. اما وی منکر قتل کیان شد با این حال پرونده با صدور کیفرخواست قتل عمد به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم پای میز محاکمه رفت. در آنجا مشخص شد سیروس در سن 16 سالگی نیز به اتهام قتل محاکمه شده بود اما قضات قتل را شبه عمد دانسته و او پس از تحمل حبس آزاد شده بود.
وی درباره اتهام قتلی که چند سال پیش داشت و به خاطر آن هم محاکمه شده بود به قضات گفت: سالها قبل وقتی 16ساله بودم در حال کشتی با یکی از دوستانم بودم که گردن دوستم شکست و فوت شد.من آن زمان به اتهام قتل عمد بازداشت شدم اما وقتی ثابت شد من و مقتول با هم دوست بودیم و مرگ او اتفاقی رخ داده از اتهام قتل عمد تبرئه و به خاطر قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم شدم.
من به تازگی با قرار وثیقه آزاد شده بودم که بار دیگر به اتهام قتل بازداشت شدم. باور کنید در این پرونده هم من بیگناهم و برادر حامد را نکشتم.
این جوان از سوی قضات شعبه دهم به قصاص محکوم شد اما این حکم با اعتراض سیروس به دیوان عالی کشور فرستاده شد و قضات دیوان عالی کشور رأی صادره را نقض و اعلام کردند با توجه به گفته شاهدان هوا تاریک بوده و کسی واضح ندیده است که چه کسی کیان را کشته است. از طرفی نیز اگر سیروس ضربه کاری را به قربانی زده باشد، با توجه به گفته شاهدان این درگیری از سوی مقتول و دوستانش شروع شده و آنها به متهم و دوستانش حمله کرده و همگی چاقو داشتهاند. از اینرو ممکن است قتل از مصادیق دفاع مشروع باشد. به همین خاطر لازم است سیروس بار دیگر محاکمه شود. به همین دلیل پرونده یکبار دیگر برای بررسی دوباره به شعبه 10 ارسال شد.
با اظهارنظر قضات دیوان عالی کشور سیروس و سایر شرکتکنندگان در دعوا بار دیگر در شعبه دهم دادگاه محاکمه شدند.
در جلسه صبح دیروز وقتی سیروس روبه روی قضات ایستاد اظهارات قبلی اش را تکرار کرد و گفت: من کیان را نکشتهام باور کنید من چاقو در دست نداشتم و هیچ ضربهای به کیان نزدم. آنها بودند که با قمه و چاقو به ما حمله کردند.
سایر شرکتکنندگان در دعوا نیز یک به یک در جایگاه ویژه ایستادند و همگی گفتند نمیدانند در تاریکی شب چه کسی کیان را کشته است.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
مردی با چشمان حادثه ساز
نصیحت استاد پیر به معلم جزیره
محمد بلوری/ روزنامه نگار
باگذشت چند ماه از آغاز حمله شبانه سگهای هار به مرادآباد جست و جوی خانه به خانه توسط تفنگچیها و پیرهن سیاههای قدارهبند حاکم در این آبادی آغاز شده بود و این بار شناسایی افرادی که زخمی پنهان بر بدن داشتند با شدت و دقت بیشتری انجام میگرفت. هرگاه در بازرسی یک خانه عضو خانواده با زخمی پنهان شناسایی میشد بهعنوان دارنده زخم شیطانی او را به مرکز نگهداری مریدان زخمی نشاندار شیطان انتقال میدادند، روی درخانههای چنین افرادی هم علامت شیطان میزدند تا مردم آبادی با دیدن این نشانی از معاشرت با آنها بر حذر باشند.
سهیلا خانم معلم مدرسه که از پهلوان مهدی نشانی محل اقامت پنهانی استاد ارغنون را گرفته بود آن روز پساز تعطیلی مدرسه همراه دانشجوی جوان راه افتاد تا به دیدن استاد بروند. وارد آن خانه شدند ارغنون پای سجاده به نماز ایستاده بود آنها به انتظار نشستند تا نمازش را تمام کند.
ارغنون شاد از دیدن آنها با لبخند پر مهری گفت:
خوش آمدید، شادمانم از دیدنتان، دخترم، پسرم.
سهیلا گفت: میبخشید استاد. در وقت نیایشتان مزاحم شدیم.
ارغنون گفت: خدمتی که به مردم آبادی میکنید. در راه حق عبادتی پذیرفتنیتر است دخترم. چه خدمتی از من ساخته است؟
دانشجوی جوان گفت: حتماً شما استاد بزرگ خبر دارید که بیشتر از یک ماه است رفت وآمد کشتیها به این جزیره قطع شده و در حقیقت دراین جزیره هیچ رابطهای با جهان آن سوی دریا نداریم. قبل از اینکه با هجوم حیوانات هار رو به رو شویم با مردم شهرهای آن سوی آبها در ارتباط بودهایم.
محصولات کشاورزی یا تولیدمان را با کشتیها و لنجهای بزرگ به نقاط مختلف میفرستادیم و در عوض آنچه را که نیاز داشتیم وارد جزیره میکردیم، اما متأسفانه از زمانی که گرفتار بلای هاری شدهایم دروازههای دریایی به رویمان بسته شده و هیچ انسانی از آن سوی آبها جرأت نمیکند پا به این جزیره بگذارد و پیشبینیها ایناست که اگر این محاصره دریایی ادامه پیدا کند گرفتار شدید بحران مواد غذایی خواهیم شد و پیران باتجربه هشدار میدهند که در آینده نزدیکی گروه گروه از ساکنان آبادی از گرسنگی تلف خواهند شد، از همین حالا هم میشنویم بسیاری از مردم این آبادی آنهایی که باغی برای محصول میوه و زمینی برای کشاورزی ندارند، با فقر وتنگدستی روبهرو شدهاند و به گدایی افتادهاند. از سوی دیگر آقابزرگ این حاکم خدانشناس برای اندوختن ثروت، هر روز عوارض و مالیات تازهای برای مردم فقیر و تهیدست میبندد و تفنگچیها و سیاهپوشهای قداره بندش را به سراغ خانوادهها میفرستند تا بهزور زندان و شلاق مجبورشان کنند هرچهکه دارند حتی پول نان شب سفره خانوادهشان را در کاسه مالیات بگیرها بریزند. اینگونه است که روزبهروز بر خیل تهی دستان و گرسنگان افزوده میشود.
هولناکتر، شمار مبتلایان بهویروس هاری است که با حمله جانوران یا هجوم انسانهایی با زخم پنهان هاری به دیگران روزبهروز بهوضع هولناکی بر تعدادشان افزوده میشود و حملههای ناگهانی چنین بیمارانی در کوچه و بازار به دیگران چنان وحشتی را در میان مردم گسترده که بسیاری از خانوادهها، جرأت نمیکنند به زنان، دختران و کودکانشان اجازه دهند که پایشان را از خانهها بیرون بگذارند.هر روز رهگذران شاهد صحنههای هولناکی هستند که با حمله زخمیهای مبتلا به ویروس هاری آغاز میشود. زخمیهایی که دوره بحرانی ویروس را میگذرانند و ویروس به عصب مغزشان میرسد، در اوج جنون از خانه به بیرون هجوم میبرند. با دهانی کف کرده و چشمانی بیرون زده از حدقه، سر به زمین میکوبند، ناخن به خاک میکشند و در حالتی جنونآمیز بر کف کوچه یا بازار جان میکنند. اما پیش از آنکه بمیرند مرده جمع کنها سر میرسند و دستو پایاش را میگیرند و به کناری میکشند تا یکی از نعشکشها از راه برسد.
سهیلا با چهرهای در هم فشرده گفت:
- آری استاد، صحنههای دردناکی را شاهد بودهایم که برای پیشگیری از تکرار آنها باید همتی کرد و چارهای اندیشید.
دانشجوی جوان گفت: اما درد بزرگمان سرسپردگی ما در برابر حاکم مستبد و جاهطلبی است که مردم این آبادی را به فلاکت نشانده و جز ثروت اندوزی و حکومت قهرآمیز هدفی ندارد. این مرد حتی برای غارت گنجینهای ملی و دفینهای که نسلها پیش پدرانمان در جریان جنگهای دریایی در محل گورستان متروک دفن کرده بودند، با دزدان و قاچاقچیان دریایی مشارکت کرده و تا همین اواخر به این قاچاقچیان اجازه داد به حفاری در این قبرستان قدیمی بپردازند و ثروت سرشاری را که پدران ما دفن کرده بودند با هم قسمت کنند.
از همان زمان که سگهای هار وحشی حمله به آبادی را آغاز کرده بودند شما استاد دانا و چند نفر دیگر از دانایان هشدار دادند که با فاجعه ویروس هاری روبهرو هستیم اما این حاکم جاهطلب نادان و خرافاتی اصرار داشت این سگهای وحشی ارواح خبیثی هستند که گناهکاران را به مجازات میرسانند و به رمالان و جادوگران مأموریت داد، با رمل و اسطرلاب به جنگ این ارواح شیطانی بروند! و دیدیم سرانجام فاجعه چه شد.
و سهیلا این معلم روشن بین بود که تکرار کرد:
- آری استاد آمدهایم تا برای رفع فاجعه از شما یاری بخواهیم، آخر شما اندیشهای روشن دارید!
ارغنون پیر آهی کشید و گفت:
- اما من برایتان نصیحتی دارم عزیزان هرکجا که باشد، کافیست فرعونی به تخت بنشیند. دژخیمان و مداحان خود پیدا میشوند. ریشه عدالت را میسوزانند، زندانها را برپا میدارند و ظلم و بیعدالتی نهادینه میکنند...
ادامه دارد
زن نظافتچی سارق بود
گروه حوادث / زنی که در پوشش نظافتچی از منازل سرقت میکرد توسط پلیس آگاهی پایتخت دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 25 تیر زن میانسالی به کلانتری 102پاسداران رفت و از سرقت خانهاش خبر داد. وی گفت: دو ماه پیش برای نظافت خانه با خانمی که قبلاً توسط یکی از دوستانم به من معرفی شده بود تماس گرفتم وقتی در منزلم مشغول به کار شد بعد از مدتی متوجه شدم بخشی از طلاهایم گم شده و بههمین خانم نظافتچی مظنون شدم و در نهایت آخرین بار بعد از اتمام کار کیف دستی او را گشتم و یکی از انگشترهایم را در کیفش پیدا کردم.
با تشکیل پرونده و به دستور بازپرس دادسرای ناحیه 15 تهران کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی رسیدگی به پرونده را در دستور کار قرار دادند.
با توجه به اظهارات شاکی، متهم در منزلش دستگیر و از او دو عدد سکه طلا، مقداری ارز خارجی و چند قطعه طلا کشف شد. سرهنگ مرتضی نثاری، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران در این باره گفت: متهم مدعی شد که اولین بار است مرتکب سرقت شده اما اظهارات ضد و نقیض او و همینطور اموال سرقتی کشف شده و شکایت شاکیهای دیگر نشان داد وی تاکنون از 5 خانه بههمین شیوه سرقت کرده است.
متهم در بازجوییها گفت: مقداری از اموال را بههمراه خود به شهرستان برده و به یک طلافروش به مبلغ 20 میلیون تومان فروختهام.
تحقیقات برای شناسایی دیگر جرایم مشابه از سوی این زن ادامه دارد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
اعتراف تلخ پدر به قتل پسر معتاد
-
توبه سارق مسلح برای نجات از اعدام
-
کلاهبرداری به بهانه دریافت نذورات شرعی
-
گذشت پدر و مادر از گناه فرزند
-
شهادت سرباز هنگ مرزی
-
معمای جنایت شبانه در قلعه نو افلاک
-
نصیحت استاد پیر به معلم جزیره
-
زن نظافتچی سارق بود
اخبارایران آنلاین